بیومیکروسکوپی اولتراسوند (UBM) تکنیکی است که عمدتاً برای تصویربرداری از بخش قدامی چشم (AS) استفاده میشود. اولین بار در اوایل دهه 1990 توسط فاستر و پاولین به عنوان راهی برای به دست آوردن سطح مقطع چشم در وضوح میکروسکوپی معرفی شد.[1] در مقایسه با روشهای معمول اولتراسوند مانند اسکن A یا اسکن B (10 مگاهرتز)، UBM از مبدل فرکانس بسیار بالاتر (35-100 مگاهرتز) استفاده میکند.[2] این منجر به وضوح تا 20 میلی متر در محوری و 50 میلی متر از طرف جانبی می شود و عمق نفوذ بافت 4-5 میلی متر است. UBM را می توان برای تصویربرداری بیشتر آناتومی بخش قدامی و همچنین آسیب شناسی های مرتبط با آن، از جمله گلوکوم زاویه بسته، کیست های بدن مژگانی، نئوپلاسم ها و ترومای زاویه استفاده کرد.
ساختارهای تجسم شده با UBM
Cornea
Iris
Anterior chamber angle
Scleral spur
Ciliary body
Posterior chamber
Anterior chamber
Lens
Conjunctiva
کاربردهای بالینی
UBM یک ابزار غیر تهاجمی مفید برای ارزیابی وجود زوایای محفظه قدامی باریک، گلوکوم زاویه بسته و آسیب شناسی بدن مژگانی است. توافق بالا بین UBM، به ویژه در اتاق تاریک، و گونیوسکوپی در تشخیص اپوزیون iridotrabecular نشان داده شده است.[3] مزیت دیگر توانایی ارائه اندازهگیریهای کمی زاویه اتاق قدامی (ACA) است که برای تشخیص و مدیریت دقیق مفید است.[4]
اندازه گیری های استاندارد عبارتند از:
- فاصله باز شدن زاویه (AOD)، فاصله عمودی بین شبکه ترابکولار در یک نقطه 500 میلی متری جلوتر از خار صلبیه و عنبیه.
- ناحیه فرورفتگی زاویه (ARA)، ناحیه مثلثی که بین خط AOD و شکاف زاویه محدود شده است.
- عمق اتاق قدامی (ACD)، فاصله بین اندوتلیوم مرکزی قرنیه و سطح قدامی عدسی.
- طاق عدسی، فاصله عدسی که در جلوی خط عمود بین خارهای صلبیه قرار دارد.
علاوه بر این، UBM اغلب در تحقیقات برای درک بهتر زاویه استفاده می شود و می تواند برای تجزیه و تحلیل کیفی زاویه اتاق قدامی (ACA) استفاده شود. تجزیه و تحلیل و تفسیر تصاویر با شناسایی خار صلبیه آغاز می شود، بیرون زدگی صلبیه به داخل محفظه قدامی که از جلو به شبکه ترابکولار متصل می شود. UBM می تواند وجود گلوکوم زاویه بسته را توصیف کند که با تماس ایریدو قرنیه در جلوی خار صلبیه نشان داده می شود. همچنین می تواند بین انواع مختلف بسته شدن زاویه، از جمله بلوک مردمک، عنبیه پلاتو و مرتبط با لنز تمایز قائل شود.
اگرچه UBM تصاویری با کیفیت بالا و تطابق نزدیک با گونیوسکوپی ارائه میکند، اما دومی استاندارد طلایی برای تشخیص زاویه باریک و بسته شدن زاویه است که امکان تجسم مستقیم ساختارها را برای ارزیابی حضور و وسعت PAS و تمایز از قرارگیری iridotrabecular فراهم میکند. بنابراین، هیچ یک از روش های تصویربرداری فعلی AS نباید جایگزین گونیوسکوپی باشد، بلکه به عنوان یک ابزار مکمل در گلوکوم.
به ویژه در تشخیص و مدیریت تومورهای سطح چشم مهم است. میتواند تشخیص تهاجم به ساختار مجاور را بهبود بخشد، زیرا قادر به شناسایی حاشیه خلفی است، حتی در تومورهای رنگدانهدار متراکم یا مواردی با کدورت قرنیه در تومورهای اتاق قدامی.[8] [9] در مقابل، وضوح اجازه نمی دهد جزئیات داخل ضایعه بالا با این روش. علاوه بر این، UBM می تواند برای تشخیص بالینی و مدیریت ترومای قدامی چشم، کیست ها و نئوپلاسم های بخش قدامی، یووئیت/اسکلریت، محلی سازی ایمپلنت های IOL در سندرم یووئیت-گلوکوم-هیفما مشکوک، قطعات لنز باقی مانده در شیار و برنامه ریزی برای ثانویه استفاده شود. کاشت IOL، در میان کاربردهای دیگر.[10] [11] [12] معایب آن نیاز به تماس مستقیم مبدل با چشم یا از طریق روش غوطه وری است که بیمار را در وضعیت خوابیده به پشت قرار می دهد و ممکن است به طور کاذب محفظه قدامی را باز کند و دستیابی به آن توسط بیمار و اپراتور انجام می شود. -وابسته با این حال در مورد یک شکاف سیکلودیالیز که در آن زاویه ممکن است بسته به نظر برسد، UBM به ویژه در محلی سازی شکاف مفید است. هزینه بالای تجهیزات یکی دیگر از محدودیت های این دستگاه است.